جانتن ویلسون نویسنده گاردین معتقد است سیستم 3-5-1-1 آنتونیو کونته که میتواند نتیجه از دست دادن ماتیچ باشد، از مهمترین دلایل افت چلسی در فصل جاری است.
به گزارش کانون رسمی هواداران چلسی در ایران، شاید کلیدیترین لحظه برای قهرمانی چلسی در فصل گذشته ۱۲ دقیقه ابتدایی نیمه دوم دیدار این تیم با منچستر سیتی باشد. جایی که کوین دی بروین سانتر خزوس ناواس را در دهانه دروازه به تیر افقی دروازه کوبند. تا تنها ۳ دقیقه بعد کوستا در محوطه جریمه روی پاس زیبای فابرگاس حساب کار را ۱-۱ کند و چلسی در نهایت با نتیجه ۳-۱ سیتی را شکست دهد.
این مسابقه ۱۵ ماه پیش برگزار شد. اما این ۱۵ ماه همانند یک عمر کامل به چلسی گذشته است. نکته جالب پیشرفت سیتی نیست، اگر چه آنها خیلی پیشرفت کرده اند اما این افت مشهود چلسی است که ورق را به طور کلی برگردانده است. آن روحیه جنگندگی، حس پیروزی طلبی، بیرحمی و از همه مهم تر دیگو کوستایی را دیگر در چلسی نمیتوان دید.
کونته قاعدتاً اولین مربیای نیست که با نقل و انتقالات چلسی مخالفت کرده است و انتقاداتی به این سیستم می تواند وارد باشد. اما مشکلات چلسی از جایی شروع شد که رابطه این مربی با کوستا خدشه دار شد. کونته حداقل در این یک مورد نمیتواند کادر مدیریتی چلسی را سرزنش کند. او کوستا را با یک پیام تلفنی اخراج کرد. سپس ۶۰ میلیون پوند برای خرید آلوارو موراتا در اختیارش قرار گرفت، پس از آن وقتی موراتا انتظارات را بر آورده نکرد، ۱۸ میلیون پوند خرج خرید ژیرو کرد.
مربی چلسی همچنین به خاطر تغییر تاکتیکی که در تیم داد میتواند مورد انتقاد قرار گیرد. اگر چه او میتواند از دست دادن نمانیا ماتیچ را برای این اتفاق بهانه کند. انتقال ماتیچ به منچستر یونایتد در حالی که با مخالفت کونته همراه بود هنوز هم یک معما است.
فصل گذشته چلسی اولین تیمی بود که پس از اورتون در سال ۱۹۶۲-۶۳ موفق شد با ترکیب دفاع ۳ نفره قهرممانی را به دست آورد. استفاده از مدافع سوم در کنار ۲ هافبک میانی که یکی از آنها موفق شد ۷ پاس گل بدهد (ماتیچ)، یک پشتوانه محکم برای خط هافبک چلسی شد تا وینگ بکهای این تیم راحت تر در کار هجومی شرکت کنند، وینگ بکهایی که توانستند به خوبی با ۲ هافبک هجومی چلسی، هازارد و ویلیان یا پدرو ارتباط برقرار کنند. این همان کلید موفقیت چلسی بود چون وینگ بکهای چلسی در نقاطی از زمین حضور داشتند که مهار آن ها برای دفاع حریف بسیار سخت بود. جایی از زمین که از هافبکهای میانه حریف دور بود و برای مدافعین وسط بسیار عمقی و برای مدافعین کناری بسیار محدود. در واقع کونته در میانه میدان شلوغ لیگ برتر نواحی ای از زمین را پیدا کرد که از دهه ۶۰ کاملا مورد چشمپوشی قرار گرفته بودند.
سیستم کونته آنقدر برای لیگ برتر جدید بود که تنها راه مقابله با آن آینه کردن آن بود. به این شیوه حریف میتوانست از دفاعهای کناری به عنوان وینگ بک استفاده کنند تا بلکه جناحین چلسی را کندتر کنند. یکی از نکات مثبت دفاع سه نفره این بود که هنگامی که هافبکهای میانی جای خالی وینگ بکها را پر میکنند مدافع وسط میتواند به جلو بیاید و جای آنها را پر کند که داوید لوئیز به خوبی این کار را انجام میداد.
تنها ترکیبی که میتوانست ۳-۴-۲-۱ کونته را از کار بیاندازد خودش بود و هیچ ترکیب دیگری موفق به خنثی کردن ضدّ حملههای آتشین چلسی نمیشد. اما این سیستم در فصل جاری کمتر مثبت واقع شده است چون کونته در بازیهای بزرگ یکی از هافبکهای هجومی را عقب تر میکشد و آن را به ۳-۵-۱-۱ تغییر میدهد. این مساله فشار زیادی روی هازارد برای به خرج دادن خلاقیتش میگذارد. هازاردی که گاهی اوقات مجبور است به عنوان مهاجم نوک به زمین برود و خستگی را میتوان در او مشاهده کرد.
اما استفاده از این سیستم نگرانیهای کونته را برای زوج کانته در میانه میدان بیشتر کرده است. تا به حال باکایوکو و درینکواتر نتوانسته اند جای خالی ماتیچ را پر کنند. به همین منظور فابرگاس گاهی اوقات مجبور است به عنوان هافبک دفاعی به میدان برود چیزی که در فصل گذشته شاهد آن نبودیم.
در پایان میتوان به راحتی گفت از دادن کوستا و ماتیچ نقش بسیار موثری در افت چلسی در فصل جاری داشته است. دو بازیکنی که هرگز و توسط هیچ بازیکنی جایشان در چلسی پر نشد.